امریکا: دیدگاه گاردهای سرخ دربارۀ تظاهرات اخیر «جان سفیدپوست‌ها مهم است»

به محض اینکه فاشیست‌ها خود را سازمان دادند و کوشیدند در اینجا، آوستین حضور به‌هم رسانند و در میان عموم مقبولیت بدست آورند، کمونیست‌ها و سایر انقلابیون، فعالیت ضدفاشیستی خود را اوج بخشیدند. علاوه بر صدور یک فراخوان برای سازماندهی وسیع ضدفاشیستی در میان سازمان‌های موجود، ما همچنین موفق شدیم ائتلافی از ضدفاشیست‌ها تشکیل دهیم که در این شرایط زمانی و مکانی سخت مورد نیاز بود. این ائتلاف به مثابۀ رشتۀ پیوندی میان ضدفاشیست‌ها با تمام ایدئولوژی‌ها (که اکثریت قاطع آنها را کمونیست‌های انقلابی تشکیل می‌دهند) عمل نمود که گرد هم آیند و طی یک تلاش مشترک، جلب حمایت برای فاشیسم را متوقف سازند و مانع توانایی فاشیست‌ها برای سازمان‌دهی گردند. ائتلاف به عنوان پاسخی مستقیمی به تظاهرات سازمان‌دهی شده توسط یک جبهۀ نئونازی با عنوان جان سفیدپوست ها مهم است که اعلام کرده بود در 19 نوامبر 2016 در برابر پارلمان ایالتی تگزاس برنامۀ تظاهرات دارد، شکل گرفت. ضدفاشیست‌ها با متحد ساختن و به میدان آوردن توده‌های آوستین در تظاهراتی متقابل علیه این نمایش عمومی برتری‌طلبی سفید، خیابان را به تسخیر خود درآوردند. این اقدام وسیع توده‌ای ثمربخشی خود را به اثبات رسانید، چرا که آنها که قصد داشتند مانع خودنمایی فاشیست‌ها شوند، با حضور صدها نفری بر آنها تفوق جستند و با محاصره کردن فاشیست‌ها از هر سو و خنثی کردن تلاش‌های رقت‌انگیز آنها برای سر دادن شعار، به‌شکلی موثر توان‌شان برای دیده و شنیده شدن را خفه ساختند.

این ضدتظاهرات حقا از نمونه‌های مشابه دیگر که ظرف چند هفتۀ گذشته و بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات دیده شد، مبارزه‌جویانه و خشمگینانه‌تر بود. از آنجا که این ضدتظاهرات توسط انقلابیون و نه لیبرال‌ها – که به نظر می‌رسد بعد از یک هفته تظاهرات و اعتراض بادشان خوابیده – سازمان‌دهی شد، ما قادر شدیم به بخش‌هایی از جامعه دسترسی پیدا کنیم که سازمان‌یافته نیستند – و لیبرال هم نیستند. سازمان‌هایی نظیر به خلق خدمت کنید – آوستین، جبهۀ دانشجویان انقلابی، اتحاد انقلابی تراجنسی‌ها علیه سرمایه‌داری (رَت‌پَک)، کمیتۀ همبستگی فلسطینان، و اعضای کلکتیو سوسیالیستی آوستین بخشی از فعال‌ترین و مبارزترین شرکت‌کنندگان در این ضدتظاهرات‌ بودند.

از همان آغاز، آنتی‌فا از حیث تعداد نفرات بر فاشیست‌ها غالب گردید. هیچکس در مسیر خیابان نمی‌توانست برتری‌طلبان سفید که به پیاده‌رو چسبیده بودند و از هر طرف توسط تظاهرات‌کنندگان محاصره شده بودند، را ببیند و صدایشان را بشنود. این یک تاکتیک هدف‌مند بود که مانع می‌شد پلیس فاشیست‌ها را در یک سمت خیابان نگه دارد و ضدفاشیست‌ها را در سوی دیگر. با حادتر شدن ماجرا، پلیس شروع به صف آرایی نیروهایش در بالا و پایین خیابان یازدهم کرد تا برای آنچیزی که شبیه به‌پا گرفتن یک شورش همه‌جانبه بود، خود را آماده سازد. تظاهرکنندگان ضدفاشیست می‌کوشیدند برتری‌طلبان سفید را تحریک کنند تا از حصار محافظ پلیس بیرون بیایند. در این زمان نازی‌ها آشکارا به خود می‌لرزیدند و خوک‌های اسب سوار فوراً وارد میدان شدند تا فضای بزرگ‌تری را برای نازی‌ها ایجاد نمایند. پلیس‌‌ها سعی کردند با استفاده از اسب‌ها به مردم فشار آوردند و آن‌ها را از سر راه کنار بزنند تا فضا را برای موانع حفاظ باز کنند. آن‌ها در این روند تعدادی از تظاهرکنندگان را زیر گرفتند و جمعیت را به‌سوی فضایی که به دور آن نوارپیچی شده بود و پلیس سعی داشت مردم را در آن محصور کند، هل دادند.

فاشیست‌ها قبل از زمان مقرر مکان را ترک کردند و یک اسکورت از پلیس ضد‌شورش آنها را از دست توده‌ها که شعار می‌دادند «نازی را بگا بده، نازی را بگا بدهدر امان نگه می‌داشت. وقتی تظاهرکنندگان جان سفیدپوست‌ها مهم است یکی یکی با اسکورت پلیس میدان را خالی می‌کردند، ضدتظاهرکنندگان به سرعت در تعقیب‌شان گام برداشتند و به این در و آن در زدند تا از صف پلیس ضدشورش که می‌کوشید حائلی بین توده‌های خشمگین و فاشیست‌های کون‌ترس ایجاد کند، عبور کنند. ضدفاشیست‌ها چند خیابان آن‌ها را تعقیب کردند، گاهی حتی در سد پلیس‌ها رخنه و یکی دو تا از نازی‌ها را خفت‌گیر کردند. نازی‌ها از ترس خود را باخته و در محوطۀ پارکینگ پارلمان ایالتی به‌دور هم چنبره زده بودند؛ ادارۀ پلیس آوستین باید این مکان را با خوک‌ها و اسب‌هایش دوره می‌کرد و به درون آن می‌ریخت تا مانع آن شود که تظاهرکنندگان شعار‌شان را در آنجا نیز عملی کنند؛ همانطور که چند دقیقه پیش‌ توانسته بودند فاشیست‌ها را از معرکه بیرون اندازند.

وظیفه ما کمونیست‌ها و بخصوص مائوئیست‌ها است که به نبرد ضدفاشیستی که بسیاری از اسلاف‌ما در مسیرش جان داده‌اند، ادامه دهیم. ما به آزادی بیانِ نفرت‌پراکن فاشیستی باور نداریم، و همواره در برابر این جانوران موذی، آنگاه که بکوشند خودنمایی کنند، می‌ایستیم و شکست‌شان می‌دهیم. ما مائوئیست‌ها عمیقاً باور داریم که مواجه ساختن برتری‌طلبان سفید با نیرویی قوی‌تر و درهم کوبیدن آنان بوسیلۀ این نیرو یک ضرورت است. به همین دلیل است که تشکیل یک واحد پارتیزانی مسلح تحت فرماندهی‌مان را فراخوان دادیم. پارتیزان‌ها معادل ارتشِ خلق نیستند، اما باید همچنان تحت رهبری حزب (یا در غیاب آن، کادرهای منضبط ) باشند. پارتیزان‌ها در مبارزه‌شان علیه فاشیسم استوارانه طرفدار خلق هستند و موجودیت‌شان به هدف تضمین بقا است. ما دیگر هرگز قتل‌عام گرینزبرو‌یی نخواهیم داشت؛ آنجا که کوکلکس کلان‌ها کمونیست‌هایی که فریاد می‌کشیدند «مرگ بر کلانرا به قتل رساندند. و اگر آنها بکوشند به ما ضربه بزنند، آنچنانکه حزب کارگران سنت‌گرا در برابر آنتیفا در کالیفرنیا چنین کرد، خون ما تنها خونی نخواهد بود که جاری می‌شود. هر بار که به ما حمله شود، ما نیز به تلافی خواهیم جنگید!!

(برای مطالعه یک تئوریک عمیق تر از جنبش خیزش فاشیستی در آوستین، ایالات متحده و در سطح جهان، لطفاً سند اخیر ما را بخوانید و آن را منتشر سازید تا نزنی نمی افتد: تحلیلی از گرایشات رشدیابنده فاشیستی در ایالات متحده)

گاردهای سرخ آوستین

21 نوامبر 2016

Source : https://redguardsaustin.wordpress.com/2016/11/21/a-red-guards-reflection-on-the-recent-white-lives-matter-protest/